سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
قرآن را فرا گیرید که بهترین سخن است و در آن تفقّه کنید که بهار دلهاست واز روشنی آن شفا بجویید که شفای سینه هاست . [امام علی علیه السلام]
 
امروز: جمعه 103 آذر 9

سئوال آخر امتحان

 
من دانشجوی سال دوم بودم. یک روز سر جلسه امتحان وقتی چشمم به سوال آخر افتاد، خنده‌ام گرفت. فکر کردم استاد حتماً قصد شوخی کردن داشته است. سوال این بود: «نام کوچک مردی که محوطه دانشکده را نظافت می‌کند چیست؟»

من آن مرد نظافتچی را بارها دیده بودم. مردی بلند قد، با موهای جو گندمی و حدوداً پنجاه ساله بود. امّا نام کوچکش را از کجا باید می‌دانستم؟

من برگه امتحانی را تحویل دادم و سوال آخر را بی‌جواب گذاشتم. درست قبل از آن که از کلاس خارج شوم دانشجویی از استاد سوال کرد آیا سوال آخر هم در بارم‌بندی نمرات حساب می‌شود؟

استاد گفت: «حتماً» و ادامه داد: «شما در حرفه خود با آدم‌های بسیاری ملاقات خواهید کرد. همه آنها مهم هستند و شایسته توجه و ملاحظه شما می‌باشند، حتی اگر تنها کاری که می‌کنید لبخند زدن و سلام کردن به آن‌ها باشد.»

من این درس را هیچگاه فراموش نکرده‌ام.


 نوشته شده توسط مجید کمالو در چهارشنبه 90/3/18 و ساعت 2:54 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 247
بازدید دیروز: 60
مجموع بازدیدها: 246730
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه